شهرآرانیوز؛ «سویینی تاد» روایتگر آرایشگری خبیث است که همسر و دخترش به تصاحب قاضی شهر لندن در آمدهاند و او بعد از برگشتن دوباره به شهر لندن، بهدلیل حکم تبعیدی که قاضی برای او در نظر میگیرد، به قاتلی خونخوار و ترسناک تبدیل میشود که هر کسی را که به آرایشگاه او میآید، از دم تیغش میگذراند.
«سویینی تاد» در فرم ترکیبی از موسیقی، نمایش، اُپرا و باله است و در محتوا با متنی با ساختار و ساختمان داستان مبتنی بر شخصیت (شخصیتمحور) است که در گونهای تراژیک بهخوبی و درست ترکیب شده است. طراحی میزانسنها بهصورت چندبعدی است و به اجرا در آمده است که به یکی از موفقیتهای بینظیر اجرا تبدیل میشود. این نوع طراحی میزانسن، وامگرفته از اجراهای رقص باله و اجراهای کلاسیک تئاتری است که این چندبعدیبودن را شکل داده است. رسیدن به چنین طراحی حرکتی، نیازمند آگاهی، هوشمندی و تجربه در گونههای مختلف اجرایی است. ما در اینجا با نمایشی طرف هستیم که ترکیبی شگفتانگیز از چند گونه اجرایی است. موسیقی و نمایش موزیکال که زیرمجموعه اُپراست و رقصهای باله هرکدام بهصورت مستقل میتواند عامل فرم اجرایی یک نمایش باشد. پس حرکت بهسوی چنین ترکیبِ جذاب و چندوجهی، ریسکی بسیار خطرناک به شمار میرود. در واقع این ترکیب روی لبه تیغ حرکت میکند که اگر دانش و تجربه کافی پشت آن نباشد، باعث شکستی سخت میشود. اما اگر با دانش و تجربه اجرایی کافی همراه باشد، باعث خلقِ نمایشی شگفتانگیز در فرمت بصری و روایی خواهد شد.
محمد نیازی بهعنوان طراح و کارگردانِ این اثر به پشتوانه سالها فعالیت در زمینه موسیقی و همچنین تجربه خلق آثاری در گذشته مانند «پیانیستولوژی» و «یتیمخانه فونیکس» که هر دو ساختاری فانتزی و موزیکال دارند، توانسته است باعث آفرینش این اثر قابل توجه و مدرن در فرمت اجرایی شود.
باتوجهبه اینکه چیزی از عمر اینگونه نمایشهای فانتزی و موزیکال در ایران نمیگذرد و اینکه این نوع از اجرا تقریبا بهصورت وارداتی به هنر تئاتر این سرزمین وارد شده است، محمد نیازی ثابت کرده است که به درکی ژرف و درست از این سبک نمایشی رسیده است. در واقع میخواهم بگویم چون در این سالها گروههای بسیار اندکی دست به اجرای چنین نمایشهایی بردهاند، او حتی منبع چندانی نیز برای وامگرفتن از نمایشهای اینچنینی نداشته است. پس میتوان گفت محمد نیازی در این گونه نمایشی یک کارگردانمؤلف است. مؤلفههایی که کارگردان در آثارش خلق کرده است، همگی منحصربهفردند. شاید بگویید او کپیبرداریهایی از نسخه سینمایی این اثر ساخته «تیم برتون» کرده است. مانند طراحی لباسها و گریم شخصیت آقای تاد یا اغلب کاراکترها را او از روی این نسخه الهام گرفته است؛ اما به یاد داشته باشید این الگوبرداری از آثار کشورهای صاحب سبک در سینما و تئاتر اصلا اشکالی به نمایش وارد نمیکند. الگوبرداری از آثار دیگر هنرمندان و به اجرا در آوردن صحیح که باعث خلقِ معانیِ مختص به همان نمایش میشود، خودش هنری میخواهد که شاید اکثریت هنرمندان جرئت دستبردن در آن را نداشته باشند. به همین خاطر است که اعتقاد دارم محمد نیازی در این نمایش آفرینشی منحصربهفرد کرده است.
و اما موسیقی. رکن اصلیِ یک نمایش موزیکال، موسیقی و وکال آن است. همواره در اجراهای موزیکال، بازیگران آن هم بار آواز نمایش را بر دوش میکِشند و هم بار بازی کاراکترهایشان را. معمولا دو گروه دیگر نیز در کنار بازیگران نمایش حضور دارند؛ گروه همسُرایان و گروه فرم. البته هر دو موضوع هم سُرایی و فرمِ حرکتی را یک گروه میتواند بهعهده بگیرد که بسته به نوع طراحی نمایش میتواند تغییر کند. موسیقی بهعنوان اصلی مهم و تأثیرگذار در یک اثر موزیکال نقش بسزایی در شکلگیری درام و ریتم نمایش دارد.
موسیقی بخشی از شخصیتپردازی را انجام میدهد و تنظیم آواز در این اثر بر پایه فضاسازی و ایجاد جو نمایش است. همانطور که در یک اثر موسیقایی هارمونی و حفظ ریتم و تمپویی که آهنگساز نوشته است، باید حفظ شود، در یک اجرای موزیکال نیز حفظ ریتم نمایش و هارمونیِ بین بازیگران و تسلط کوکخواندن آوازها نیز باید به بهترین شکل ممکن انجام شود.
در «سویینی تاد» نیازی، خوشبختانه این عوامل مهم تا حد زیادی خوب از آب در آمده است. بهجز یکیدو مورد جزئی که آواز توسط یکی از بازیگران فالش خوانده شد، مورد دیگری مشاهده نشد. البته این موارد جزئی که از خستگی بازیگران بهدلیل سختیِ این نوع اجرا برمیآید، نمیتواند به نمای کلی اثر خدشهای وارد کند. تنظیم، هماهنگی و نوع صدادادن موسیقی در این نمایش نیز جزو نکات مثبت و حائز اهمیت این اثر است.
نمایش «سویینی تاد» برخلاف نمایشهای قبلی این کارگردان است که نمایشنامههای آن را نویسندگان بومی مشهدی نوشته بودند. در اینجا محمد نیازی با بستهای آماده طرف بوده است؛ یعنی نمایشنامه آن نوشته اسفتن ساندهایم و هیو ویلر و موسیقی آن از ساختههای آهنگسازان خارجی بوده است. البته برگردانکردن متن و سرایش اشعار نمایش را خودِ نیازی برعهده داشته است. به این دلیل، او از نظر محتوایی خیالش راحت بوده است و تمام تمرکزش را بر طراحی فرمِ اجرایی و هدایت بازی بازیگران گذاشته است. در عمل هم میبینیم این موضوع کاملا درست است و محمد نیازی توانسته است از این موارد مهم که از اصلیترین وظایف یک کارگردان است، سربلند بیرون بیاید. این مهمترین تفاوت نمایش «سویینی تاد» با دیگر نمایشهای این کارگردان است.
نمایش «سویینی تاد» در تم اصلی داستانش خشونت وحشتناکی نهفته است، اما اثر نمایشی نیازی اجرایی مفرح، سرگرمکننده و منطقی دارد که توجه دقیق به تکتک جزئیات آن هارمونی مناسبی ایجاد کرده که همراه با ریتم پرتحرک و ملودیک اجرا به یکدستی قابلتوجهی دست یافته است.
بهنظرم تنها نکته منفی این نمایش طراحی صحنه آن است. از نظر اینکه طراحی صحنه نمایش کاملا کاربردی است و پرسپکتیوی که از روبهرو تماشاگر با آن مواجه میشود، خوب دیده میشود و هیچ شکی در آن نیست. اما شِمای بصری که به مخاطب میدهد، فاقد عمق مناسب است.انگار این نوع طراحی برای این سالن که صحنهای بزرگ در اختیار گروه نمایشی قرار میدهد، دوبعدی و کوچک بهنظر میرسد. ورقهای سفید امدیافی که استفاده شده با توجه به ضخامت کمی که دارند، میطلبید با یک طراحی منسجمتر به یک قاب تصویری عمیق و بیانتها بدل شود. این موضوع را مخاطبانی که در کنارههای دو طرف سالن مینشینند بهتر درک میکنند.
در انتها به این موضوع اشاره میکنم که به قول کارگردان نمایش: «تئاتر، تنها هنر زنده شهر مشهد است که روی صحنه است. لطفا از این هنر مظلوم حمایت و حمایت کنید». تمام.
امیر عبداللهی
عضو کانون منتقدان انجمن هنرهای نمایشی خراسان رضوی